غضب کردن: دپستنیدن خشم گرفتن تفسیدن تفس کردن من با آن گوهر بزرگ ابدی لا یزالی تفس کردم و تندی خشم گرفتن غضب کردن خشمگین شدنغضب کردن: دپستنیدن خشم گرفتن تفسیدن تفس کردن من با آن گوهر بزرگ ابدی لا یزالی تفس کردم و تندی خشم گرفتن غضب کردن خشمگین شدن
کلک راندن نیک نوشتن نوشتن رقم کردن: قضا راند چون روز اول قلم شد این بیت من بر سر من رقمکلک راندن نیک نوشتن نوشتن رقم کردن: قضا راند چون روز اول قلم شد این بیت من بر سر من رقم
غلتانیدن، یا غلت آواز. بگردانیدن آواز ترجیع صوت تحریر. باشتباه انداختن در غلط افکندنغلتانیدن، یا غلت آواز. بگردانیدن آواز ترجیع صوت تحریر. باشتباه انداختن در غلط افکندن
پی گم کردن پی گم کردن: پی غلط راندن اجتهادی نیست بر غلط خواندن اعتمادی نیسست. (مثنوی)پی گم کردن پی گم کردن: پی غلط راندن اجتهادی نیست بر غلط خواندن اعتمادی نیسست. (مثنوی)